توضیح مختصر
داستان سرایی سیال ، رویکرد قصه گویی نسبتا جدید به منظور هدف قرار دادن مخاطب به صورت دقیقتر و مشارکت بیشتر آنها در داستان استفاده میشود. در بازاریابی محتوا ، قصه گویی برای ایجاد پیوند شدیدتر بین مصرف کنندگان و نام تجاری یا محصول استفاده میشود. با این گونه داستان سرایی سیال، مشتریان بالقوه به طور قویتر و با احساسات بیشتری نسبت به محتوا واکنش نشان میدهند. از اینرو بهتر است تا داستانسرایی را جدی بگیریم.
توضیح بیشتر
داستان سرایی سیال به شرکت ها کمک میکند تا توجه گروه هدف خود را بیشتر جلب کنند. هر کسی که مستقیماً در داستان مورد خطاب قرار گیرد ، به طور خودکار به محتوا گوش داده و واکنش نشان میدهد. تبلیغات کلاسیک اهمیت خود را از دست داده است و امروزه بسیاری از اینترنت حول بازاریابی محتوا میچرخد. به منظور حفظ مشتریان در طولانی مدت و ایجاد ارتباط نزدیک با آنها، از قالب های مختلفی استفاده می شود که یکی از آنها قصه گویی است.
داستان سرایی سیال باید به خوبی آماده شود تا بتواند در آن موفق شد. اول از همه، باید دقیقاً گروه مورد نظر را که داستان قرار است به آن برسد را بشناسیم. برای شناخت بهتر میتوان از ابزارهای پرسونا بهره ببریم. سوال بعدی در مورد اهداف ارتباطی و پیامهایی است که باید منتقل شود. آیا داستان منحصر به فرد است، آیا باعث ایجاد احساسات میشود و آیا میتوان پیام را فقط در چند جمله به خوبی توضیح داد؟ پس از روشن شدن این سوالات، مشخص کنید که کدام کانالها برای بیان داستان بهتر است و رویکرد چند رسانهای تا چه حد میتواند تاثیرگذار باشد.
قصه گویی اختراع اینترنت نیست: حتی در عصر حجر ، مردم کنار آتش برای یکدیگر داستان تعریف میکردند. اگر پیامها و حقایق با داستانی تکان دهنده از نظر احساسی آمیخته شوند، این احتمال وجود دارد که خواننده یا بیننده مشتری شوند. به طور متوسط کاربر اینترنت روزانه با سیل فزایندهای از اطلاعات مواجه میشوند. به منظور جلب توجه هر چه بیشتر، شرکتها باید زمینههای جدیدی را ایجاد نمایند. داستانها ساده میشوند، حرکت میکنند، ارزش افزوده ارائه میدهند و سرانجام متقاعد میکنند.
سفر قهرمانی بسیار محبوب است که در آن یک قهرمان لحظهای دراماتیک را تجربه میکند ، در طول داستان دچار تغییر میشود و در نهایت با موفقیت از آن بیرون میآید. چنین قهرمانانی نیازی به ابرقدرت ندارند، بلکه می توانند افراد عادی، حتی کودکان باشند. اینترنت و رسانههای اجتماعی امکانات قصهگویی را به صورت دیجیتالی افزایش داده است و داستان را می توان با تصاویر و فیلم ها تکمیل کرد. داستان سرایی سیال سعی می کند حتی بیشتر به کاربر پاسخ دهد و او را در داستان گنجاند. به طور دقیقتر ، بیننده بخشی از داستان میشود چرا که به طور آنی درگیر آن است، در کنار او بازی میکند یا اجازه تصمیمگیری دارد. این امر روشن میسازد که چرا به این رویکرد قصه گویی سیال گفته می شود. داستان فقط جریان دارد و نتیجه آن برای مدت طولانی برای بیننده نامشخص به نظر می رسد.
چند مثال از داستانسرایی سیال
یک مثال مشهور و موفق از داستانپردازی سیال، تبلیغ شرکت Tipp-Ex است. نقش های اصلی در فیلم “شکارچی به خرس شلیک میکند!” توسط یک خرس و یک شکارچی بازی میشود. ابتدا شکارچی میخواهد به خرس شلیک کند، اما سپس بیننده میتواند در عمل دخالت کند. با کمک محصول تبلیغاتی Tipp-Ex ، بیننده کلمه shoot (= shoots) را حذف کرده و کلمه دیگری را جایگزین آن می کند. بنابراین اگر قرار است شکارچی خرس را تغذیه کند، داستان با آشپزی و لوس کردن خرس ادامه مییابد. این کمپین تا به حال بیش از ۲۰ میلیون بار مشاهده شده است.
داستانپردازی سیال، همچنین می تواند به همزیستی بین جهان آفلاین و آنلاین تبدیل شود. یک مثال جالب در این مورد از بلژیک آمده است. ایستگاه تلویزیونی TNT یک دکمه قرمز بزرگ در یک میدان شلوغ در شهر بلژیک نصب کرده بود. در کنار آن تابلویی با یادداشتی به زبان آلمانی وجود داشت: دکمه را فشار دهید تا درام شروع شود. طولی نکشید که اولین رهگذر دکمه را فشار داد. سپس در عرض چند ثانیه ، صحنهایی غیر منتظره و دراماتیک که ایستگاه تلویزیونی آن را با دقت آماده کرده بود، پخش شد. این ویدئو به سرعت ویروسی شد.
یک مثال مفید دیگر از مشارکت کاربر در داستان را میتوان در اقدام یک شرکت استرالیایی یافت. این شرکت حمل و نقل محلی به منظور کاهش تعداد تصادفات اقدام به ساخت کمپین هشدار برای رانندگی پرخطر نمود. در تیزر “راه های احمقانه برای مردن“، تهیه کنندگان فیلم نشان دادند که کدام رفتارها بسیار خطرناک هستند. بر اساس این کلیپ، یک موزیک ویدئو و بعداً یک اپ موبایل ساخته شد. بسیاری از طرفداران مشتاق نسخههای جدیدی از ویدیو را توسعه دادند و بارها و بارها این کلیپ باز طراحی شد.
بازاریابی محتوا امروزه ضروری است زیرا مشتریان پیامهای تبلیغاتی ناشیانه را مشاهده کرده و آنها را رد میکنند. قصه گویی بخش مهمی از بازاریابی محتوا به منظور ایجاد احساسات در گروه هدف است. داستان سرایی سیال به بیننده کمک میکند تا به طور تعاملی درگیر اتفاق شده و در برخی موارد حتی تصمیمگیری کند. کاربرانی که به این طریق به محتوا واکنش نشان میدهند، آن را دوست دارند، بیشتر نظر میدهند و در توزیع آن کمک میکنند.