کتاب هوش آینده: جهان در سال ۲۰۵۰، از جمله کتایهای مفید در حوزه آیندهپژوهی است. (+)
عنوان فرعی این کتاب توانمندسازی دولتها، نوآوران و کسبوکارها برای ساخت آیندهای بهتر است و همانطور کع از نامش پیداست به بررسی حوزههای مختلف در سال ۲۰۲۵۰ میپردازد.
نویسندگان این کتاب تاماس لاندز، سنجیت وارگس و کارین سارگسیان هستند.
تاماس لاندز، اقتصاددان با مدرک کارشناسی ارشد در مدیریت دولتی، مدیریت بازرگانی، امور بینالملل و حقوق است. پایاننامه دکترای او به بررسی اصالت و مکیاولیسم در رهبران جوان جهانی پرداخته است.
سنجیت وارگس، متفکر جهانی در زمینه رهبری است که از دانشگاه هاروارد و مدرسه اقتصاد لندن فارغالتحصیل شده است. او مشاور شخصی سران کشورها بوده و به کشورهایی از آسیا و آفریقا مشاوره داده است.
کارین سارگسیان یک پزشک، ژنتیکدان، مدیر تحقیقات، بانکدار زیستی، پژوهشگر، دانشمند آیندهنگر و مربی ارمنی-اتریشی است.
این سه نویسنده در این کتاب تلاش داشتهاند تا به ما برای تجسم چگونگی شکلگیری دنیای ۲۰۵۰ کمک کنند. کتاب به جای تکیه بر گذشته برای پیشبینی آینده، نبض تغییرات، روندها و الگوهای مورد انتظار متخصصان در همه حوزهها را میگیرد و آنها را به طور گسترده با جامعهی جهانی به اشتراک میگذارد. هدف نهایی این کار، آگاهیبخشی بهتر به رهبران و تصمیمگیران حال حاضر است تا بتوانند آیندهی مطلوب را با سرعت بیشتری رقم بزنند.
نویسندگان این کتاب با گردآوری دیدگاهها و چشماندازهای جمعی از رهبران جهانی، آیندهپژوهان، متخصصان و دانشجویان از پنج قاره، که شامل گروه بزرگی از دریافتکنندگان جایزهی «رهبران جوان جهانیِ مجمع جهانی اقتصاد» -یکی از معتبرترین جوایز رهبری در جهان- میشد، تکهها و جرقههایی از آیندههای محتمل را جمعآوری کردهاند.
این کتاب شامل ۱۹ فصل است که ۱۷ فصل آن به آیندهی بخشهای خاصی مانند رهبری، دولتها، سیاست و دموکراسی، ژئوپلیتیک، مراقبتهای بهداشتی، انرژی، تغییرات آب و هوایی، حمل و نقل، ارتباطات و تعاملات، جنسیت و برابری، مصرف، غذا، خانوادهها، خانهها، کار و تجارت، یادگیری و آموزش، دین، و سرگرمی میپردازد. آخرین فصل به بحث دربارهی جنبش «جهان ۵۰.۰» و نحوهی مشارکت در آن اختصاص دارد و هدف آن تشویق دولتها، کسبوکارها و ذینفعان اجتماعی برای تفکر متفاوت دربارهی آینده است.
بخشهایی از این کتاب را در اینجا آوردهام:
اولین ویژگی رهبران آینده، «آگاهیِ سیارهای» است. این رهبران به وابستگی متقابل تمام موجودات زنده روی زمین واقف خواهند بود. آنها در عین احترام عمیق به کشورها، تاریخها، فرهنگها، زبانها و سنتهای خود، فراتر از مرزها عمل کرده و ایدهی یک تمدن انسانی مشترک را در آغوش خواهند کشید. آنها درک خواهند کرد که بقای ما به طور کامل به تعادل ظریف این کرهی خاکی که خانهی ماست، وابسته است. برای حفظ آیندهی خود، آنها متوجه خواهند شد که تنها راه پیش رو، همکاری است. چرا که چالشهایی که با آنها روبرو هستیم، فراتر از مرزها و حصارهای جداگانه قرار دارند و تنها از طریق تلاشهای مشترک و اقدامات چندجانبه قابل غلبه هستند. این رهبران، بشریت مشترک را به عنوان تنها بنیادی در نظر میگیرند که بر اساس آن میتوان راهحلهای پایدار ایجاد کرد.
«این فقط مسأله زمان است تا بتوانیم خودمان را به طور کامل در دنیای دیجیتال “دانلود” کنیم و در این فرآیند، به هویتهای بیولوژیکی خود پایان دهیم.»
«آینده ایدهآل بشریت»، قبل از هر چیز یک «جامعه باز» است که نوآوری را تشویق میکند، تعادل سازندهای بین آزادی و مسئولیت برقرار میسازد و میداند که در درازمدت، بدون انجام وظایف، نمیتوان از حقوق بهرهمند شد. امیدواریم چنین جامعهای بتواند جهان را همانطور که هست بپذیرد، جایی که به پاسخهای آسان با دیده تردید نگاه میشود: گفتگو به جای دیکته، مشارکت به جای عوامفریبی!
در ۵۰ سال آینده، خانهتان میتواند وضعیت سلامتی شما را بررسی کند. اسکنرهای تبسنج روی در ورودی نصب خواهند شد و هر بار که به دستشویی میروید، فضولات شما برای بیماریها اسکن میشود. به این ترتیب، قبل از مراجعه به پزشک از هرگونه تغییر ناگهانی در سلامتی خود مطلع خواهید شد. همچنین، سرویس بهداشتی به شما هشدار میدهد که به دلیل خطر ابتلا به دیابت، در مصرف غذاهای ناسالم احتیاط کنید.
فناوری چاپ سه بعدی ما را به سمت چهارمین انقلاب صنعتی سوق خواهد داد. با این فناوری، قادر خواهید بود تا بسیاری از محصولات را در خانهی خود چاپ کنید. در ابتدا، تنها امکان چاپ اشیاء ساده مانند پیتزا وجود خواهد داشت، اما به مرور زمان، چاپ محصولات بسیار پیشرفته نیز در خلوت خانهتان ممکن میشود. در نتیجهی این تحول، میزان مالکیت اشیاء کاهش یافته و اجاره و اشتراکگذاری رواج بیشتری پیدا خواهد کرد.
رهبران آینده سه ویژگی قابل توجه خواهند داشت. اول، آنها دارای درک عمیقی از آگاهی سیاره ای خواهند بود و به همبستگی همه اشکال حیات روی زمین پی خواهند برد. این رهبران در عین حال که به شدت به کشور، تاریخ، فرهنگ، زبان و سنتهای خود احترام میگذارند، فراتر از مرزها عمل کرده و ایدهی یک تمدن انسانی مشترک را در آغوش خواهن گرفت. آنها در نهایت درک خواهند کرد که بقای ما به عنوان یک گونه، به تعادل ظریف این سیارهای که خانهی ماست وابسته است. برای حفاظت از آیندهمان، آنها متوجه خواهند شد که همکاری و همبستگی تنها راه پیش رو است، زیرا چالشهایی که با آنها روبرو هستیم فراتر از مرزها و چارچوبهای محدود عمل میکنند و تنها از طریق تلاشهای مشترک و اقدام چندجانبه قابل غلبه هستند. آنها بشریت مشترک ما را به عنوان تنها بنیادی در نظر خواهند گرفت که بر اساس آن راهحلهای پایدار قابل ساخت است.
دوم، رهبران آینده انکار علم، نادیده گرفتن حقایق علمی و تحریف حقیقت را رد خواهند کرد و حقایق و شواهد را به عنوان چراغهای راهنما در تصمیمگیری نگه خواهند داشت. آنها تفکر خطی را کنار گذاشته و قدرت تفکر تصاعدی را میپذیرند و متوجه تأثیر عمیق تغییرات سریع بر دنیای ما هستند. شیوع بیماری همهگیر کووید ۱۹ یادآور تلخی از نیاز به پیشبینی، توانایی تشخیص سیگنالهای ضعیف و اقدام پیشگیرانه برای شکل دادن به آیندههای بالقوه است.
سوم، رهبران آینده با رهایی از تفکر جزیرهای و اتاق پژواک خود به دانشمندان چندبعدی تبدیل خواهند شد. آنها به دنبال دانش و مهارتهای متنوع خواهند بود و رشتههای به ظاهر نامرتبط را برای تقویت نوآوری و پیشرفت به هم متصل کرده و موانع همکاری و تفاهم متقابل را از میان برخواهند داشت. با نگاه به سال ۲۰۵۰، تغییر چشماندازی در رهبری در این کتاب آشکار میشود. امیدوارم اجلاس آینده سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۴ شروع به ترسیم این مسیر کند. آنجا میبینمتان!
این کتاب را محسن راعی در سال ۱۴۰۳ به فارسی ترجمه کرده است.