ساندویچ هوش مصنوعی چیست؟

در گزارش ۲۰۲۴ Gartner IT Symposium/Xpo یک مدل استراتژیک به نام “ساندویچ هوش مصنوعی” (AI Tech Sandwich) معرفی شده است که سازمان‌ها می‌توانند بر اساس نیازهای فناوری و آمادگی خود از آن استفاده کنند. این مدل به CIOها یا همان مدیران ارشد فناوری اطلاعات کمک می‌کند تا هوش مصنوعی را به طور ایمن، مقیاس‌پذیر و با حاکمیت درست در سازمان‌هایشان پیاده‌سازی کنند. در ادامه، این مدل را به طور کامل و با جزئیات توضیح می‌دهم:

ساختار مدل ساندویچ هوش مصنوعی

مدل ساندویچ هوش مصنوعی از سه لایه اصلی تشکیل شده که می‌تواند بسته به نیازهای خاص سازمان‌ها در سه سطح مختلف پیاده‌سازی شود:

۱. هوش مصنوعی یکپارچه (Embedded AI)

  • تعریف: این لایه شامل قابلیت‌های هوش مصنوعی است که به صورت پیش‌ساخته و آماده در نرم‌افزارهای موجود از سوی تأمین‌کنندگان خارجی گنجانده شده است. این قابلیت‌ها معمولاً به صورت ابزارهای هوش مصنوعی در نرم‌افزارهای تجاری یا پلتفرم‌های سازمانی موجود گنجانده می‌شوند.
  • کاربرد: این لایه برای بسیاری از سازمان‌ها به ویژه آنهایی که منابع یا توانایی لازم برای ساخت هوش مصنوعی درونی ندارند، بسیار مفید است. این نوع هوش مصنوعی به راحتی قابل پیاده‌سازی است و به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که سریع‌تر و بدون نیاز به توسعه داخلی به هوش مصنوعی دسترسی پیدا کنند.
  • مورد استفاده: این مدل به ویژه برای سازمان‌های کوچک یا متوسط و همچنین صنایع با محدودیت‌های مقرراتی، مناسب است. پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۲۶، بیش از ۸۰ درصد از فروشندگان نرم‌افزار مستقل قابلیت‌های GenAI (هوش مصنوعی مولد) را در محصولات خود تعبیه کنند.

۲. هوش مصنوعی ساخته شده (Built AI)

  • تعریف: در این لایه، سازمان‌ها خود اقدام به ساخت قابلیت‌های هوش مصنوعی از ابتدا می‌کنند. این سیستم‌ها معمولاً توسط تیم‌های داخلی از جمله مهندسان نرم‌افزار و دانشمندان داده توسعه می‌یابند و به صورت سفارشی برای نیازهای خاص سازمان طراحی می‌شوند.
  • کاربرد: این لایه برای سازمان‌هایی مناسب است که می‌خواهند راه‌حل‌های خاص خود را ایجاد کنند و از هوش مصنوعی برای حل مشکلات پیچیده‌تری که ابزارهای یکپارچه ممکن است نتوانند انجام دهند، استفاده کنند.
  • مزایا: هوش مصنوعی ساخته شده به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که راه‌حل‌های منحصر به فردی ایجاد کنند که به نیازهای خاص کسب‌وکار پاسخ دهد و برای مسائل پیچیده و خاص از هوش مصنوعی استفاده کنند.

۳. هوش مصنوعی خریداری شده (BYO AI – Bring Your Own AI)

  • تعریف: این لایه به این معنی است که واحدها و بخش‌های مختلف سازمان به طور مستقل ابزارها و پلتفرم‌های هوش مصنوعی مورد نظر خود را خریداری و استفاده می‌کنند. برای مثال، تیم‌های بازاریابی ممکن است از یک ابزار هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده‌های مشتریان استفاده کنند، در حالی که بخش منابع انسانی ممکن است از یک سیستم هوش مصنوعی برای استخدام خودکار بهره ببرند.
  • کاربرد: این رویکرد به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که از ابزارهای هوش مصنوعی موجود در بازار برای رفع نیازهای خاص هر بخش استفاده کنند. البته این مدل می‌تواند چالش‌هایی نظیر عدم انسجام و مشکلات یکپارچه‌سازی بین بخش‌های مختلف ایجاد کند.
  • مزایا: این رویکرد برای سازمان‌هایی که به دنبال راه‌حل‌های سریع و خاص برای بخش‌های خود هستند، مناسب است، اما باید به دقت مدیریت شود تا مشکلات مقیاس‌پذیری و یکپارچه‌سازی به حداقل برسد.

لایه TRiSM (مدیریت اعتماد، ریسک و امنیت)

در مرکز این ساندویچ، لایه‌ای به نام TRiSM (مدیریت اعتماد، ریسک و امنیت) قرار دارد که برای نظارت بر نحوه استفاده از هوش مصنوعی و اطمینان از رعایت اصول اخلاقی و ایمنی در استفاده از آن حیاتی است. این لایه به ویژه برای اطمینان از ایمنی، شفافیت و انطباق با مقررات ضروری است.

  • مدیریت ریسک: سازمان‌ها باید ساختارهای حاکمیتی لازم برای نظارت بر ریسک‌های احتمالی ناشی از استفاده از هوش مصنوعی ایجاد کنند. این می‌تواند شامل ایجاد کمیته‌هایی برای مدیریت اخلاق و امنیت هوش مصنوعی در سازمان باشد.
  • اعتماد و شفافیت: باید اطمینان حاصل شود که سیستم‌های هوش مصنوعی به طور شفاف عمل کرده و نتایج آن قابل اعتماد باشند. به ویژه در صنعت‌های حساس مانند سلامت یا مالی، این لایه حیاتی است.

نتایج رفتاری

در کنار فاکتورهای تجاری و فناوری، مدیریت اثرات رفتاری ناشی از پذیرش هوش مصنوعی بسیار مهم است. در این مدل، سازمان‌ها باید به تغییراتی که در رفتار و کارایی کارکنان ناشی از هوش مصنوعی به وجود می‌آید، توجه داشته باشند و به گونه‌ای آن را مدیریت کنند که باعث بهبود تجربه کارکنان و بهره‌وری شود.

  • تغییرات در نقش‌ها: هوش مصنوعی ممکن است باعث تغییرات عمده‌ای در نقش‌ها و وظایف کارکنان شود. CIOها باید به طور فعال در طراحی مجدد این نقش‌ها و مدیریت تغییرات همراه با هوش مصنوعی نقش ایفا کنند.
  • آمادگی برای تغییرات: سازمان‌ها باید آمادگی پذیرش تغییرات رفتاری ناشی از هوش مصنوعی را داشته باشند و به کارکنان کمک کنند تا با این تغییرات سازگار شوند.

نکات تکمیلی در خصوص مدل ساندویچ هوش مصنوعی:

  • مدیریت هوش مصنوعی به عنوان یک پورتفولیو: سازمان‌ها باید هوش مصنوعی را همانند یک پورتفولیو مدیریت کنند، به طوری که هر لایه از هوش مصنوعی نقش مشخصی در سازمان ایفا کند. این به سازمان‌ها کمک می‌کند تا ریسک، هزینه و نوآوری را به درستی متعادل کنند.

  • نوسانات هزینه‌ها: هزینه‌های هوش مصنوعی ممکن است به سرعت تغییر کند. بنابراین، سازمان‌ها باید به دقت هزینه‌های هوش مصنوعی خود را پیگیری کنند و از تغییرات احتمالی در قیمت‌ها آگاه باشند.

  • انطباق با نیازهای خاص: بسته به صنعت و نوع سازمان، ممکن است لایه‌های مختلف این ساندویچ برای سازمان‌های مختلف کاربردهای متفاوتی داشته باشد. برای مثال، در سازمان‌های بزرگتر و با نیازهای پیچیده‌تر، ممکن است ترکیب همه لایه‌ها ضروری باشد.

نتیجه‌گیری نهایی:

مدل ساندویچ هوش مصنوعی یک چارچوب جامع برای سازمان‌ها فراهم می‌آورد تا با توجه به نیازهای خاص خود از هوش مصنوعی بهره‌برداری کنند. این مدل به CIOها کمک می‌کند تا تصمیمات استراتژیک بهتری در خصوص نحوه پیاده‌سازی هوش مصنوعی بگیرند، به ویژه در زمینه‌هایی همچون مدیریت هزینه، انطباق با مقررات و ایجاد اعتماد در سیستم‌های هوش مصنوعی.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *