امروز یکی از دوستان از من پرسید که اگریگیتوری به چه معناست؟ من با این که معنی آن را میدانستم، توی اینترنت تحقیق کردم تا ببینم آیا تعریفی جامع از این مفهوم وجود دارد یا خیر. متاسفانه متوجه شدم که ما فارسی زبانها از فقر محتوای ناب رنج میبریم و تعریف درست و حسابی از این ترم وجود ندارد. پس بر آن شدم تا مفهوم آن را در اینجا توضیح دهم.
نکاتی در خصوص تولید ویدئو
آنچه در زیر آمده خلاصه یکی از پستهای سایت quicksprout میباشد.
کارشناسان بر این باورند که تا سال ۲۰۱۹، هشتاد درصد از ترافیک اینترنت به ویدئو اختصاص خواهد یافت و بیش از نیمی از کارشناسان بازاریابی هم اذعان داشته اند که محتوای ویدئویی بیشترین بازگشت سرمایه را برایشان داشته است. پستهای وبلاگی که شامل ویدئو بوده سه برابر بیشتر از دیگر پستها دارای بک لینک هستند.
با توجه به همه این ارقام و آمار، بهتر است که بگوییم مردم از مصرف محتوای ویدئویی لذت بیشتری میبرند. اما تولید محتوا برای کسی که تازه می خواهد وارد این حوزه شود کار آسانی نیست. موارد زیر شاید بتواند به شما در تولید محتوای ویدئویی کمک کند:
بهترین فضا برای فروش … اینستاگرام است!
سایت اس ای ام راش امروز اعلام کرده که بهترین فضا برای تولید محتوا و دیده شدن، اینستاگرام هست. این سایت که یکی از غولهای تحلیل و مدیریت محتواست قبلن هم حرف خیلی جالبی توییت کرده بود که:
“بهترین محتوا لزوما نباید توی سایت شما زندگی کنه بلکه باید جایی باشه که مخاطبین شما اونجاس.“
چرا تولید محتوای ناب ضروری است؟
کلمات…کلمات…کلمات.کلماتی که از درز دیوارها میآیند. باید اعتراف کنیم که در عصر بمباران داده ها و اطلاعات هستیم. سیل سرسام آوری از داده ها که هرگز تمامی ندارند و حتی خصوصی ترین عادات ما از قبیل خوابیدن را هم تغییر داده است. اثر باتلاق اطلاعات (infoglut) بر زندگی ما آن چنان است که دیگر نمیتوانیم متون طولانی را بخوانیم. به قول نیکلاس کار، ما تنها بر سطحی از اطلاعات عظیم اسکی میرویم و دیگر جای غور کردن در اقیانوس “مفهوم” وجود نخواهد داشت. مکالمه هرگز این چنین در تار و پود زندگی ما نبوده است. گویی هر فعالیتی در جهان جدید با مکالمه با دیگری مفهوم پیدا می کند و هرگز چیزی مهمتر از آن در جهان نبوده است. شایسته است که سخن هلدرین را در اینجا بیاورم که میگوید “ما مکالمهایم”.
استراتژی محتوای اشتباه که نه استراتژی است و نه محتوا!
آیا از نتیجه استراتژی محتوای خود راضی نیستید؟
این میتواند دو علت داشته باشید: یا بازاریابی محتوا درست کار نمیکند (که با داشتن ارزشی معادل ۴۴ میلیارد دلار بعید است) و یا فرمول جادویی شما نقص دارد.
حدود ۹۰ درصد کسبو کارها از بازاریابی محتوا استفاده میکنند اما احساس میکنند که کارایی ندارد. تنها ۹ درصد کسب و کارهای B2B بازاریابی محتوای خود را بسیار موثر میدانند و یک سوم نیز کمابیش از عملکرد آن راضی هستند.
بازاریابی محتوا به شدت موثر است چرا که سبب میشود از روشهای نامحدودی به مشتریان وصل شوید و درآمد بیشتری داشته باشید. اما این زمانی کار میکند که محتوایی پر کیفیت برای مشتریان و استراتژی هوشمندانه برای کسب و کار خود داشته باشید. اگر هفت علت زیر را در استراتژی محتوای خود میبینید باید تغییراتی در آن ایجاد نمایید.
ادامه خواندن استراتژی محتوای اشتباه که نه استراتژی است و نه محتوا!
چگونه حساب اینستاگرام خود را ارزیابی کنیم؟
مهم نیست که عمر حساب اینستاگرامی شما چند سال و یا چند ماه است. بسیار مهم است که به صورت مداوم استراتژی و اهداف خود را به روز رسانی کنید. بهترین روش، ارزیابی اینستاگرام یا همان instagram audit میباشد. ارزیابی اینستاگرام، فرصتی است تا مطمئن شوید فعالیت آن با اهداف کسب وکار شما همسوست.
هوش مصنوعی به چهار روش در حال تغییر بازار محتواست (قسمت سوم و پایانی)
تحلیل داده ها بسیار توانمندتر شده است
در سال ۱۹۹۷، رایانه توانست انسان را در مسابقات شطرنج شکست دهد. این دقیقا زمانی بود که هوش مصنوعی شروع به تحلیل مقدار متنابهی از داده کرد تا بتواند به یک استراژی واحد برسد.
برندهای مهمی مانند Airbnb از هوش مصنوعی بهره میبرند تا بتوانند میزان هزینه اقامتگاه ها را بر اساس عوامل مختلفی از قبیل اینکه چه زمانی از سال است و یا این که آن محل چقدر نزدیک است محاسبه کنند.
ادامه خواندن هوش مصنوعی به چهار روش در حال تغییر بازار محتواست (قسمت سوم و پایانی)
چرا شهرها باید مشارکت مدنی آنلاین داشته باشند
مشارکت مدنی به معنی تشویق شهروندان به زندگی اجتماعی و شکل دهی به آینده جامعه است. با پیشرفت فنآوریهای مدرن، مدیریت شهری میتواند به صورت آنلاین ارتباط بیشتری با شهروندان داشته باشد. آنچه در ذیل آمده ۵ دلیل مهم در خصوص این است که چرا باید به سمت مشارکت مدنی آنلاین پیش رفت.
هر دوی فعالیتهای آنلاین و آفلاین تلاش دارند تا مشارکت مدنی را بهبود بخشند. با ظهور شهرهای هوشمند و فنآوریهای دیجیتال، راه های ارتباطی جدید نیز بنا شدهاند. اما این بدان معنی نیست که دولتهای محلی، تلاش های سنتی خود را کنار بگذارند.
رسانه به مثابه مذهب
بودریار اعتقاد داشت که مردم به رسانه ایمانی از نوع باور مذهبی دارند و گمان میبرند هر چه که رسانه بیان دارد قطعا به واقعیت نزدیک است به ویژه اگر شامل تصویر هم باشد. این را میتوان از واکنش مردم به اخباری که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود نیز مشاهده نمود. به عنوان مثال٬ شایعاتی که در کانالهای تلگرام منتشر میشود را عموم مردم به عنوان برهانی قاطع در نظر میگیرند و حتی زحمت یک جستجوی کوتاه هم به خود نمیدهند تا از صحت و سقم مطلب مطمئن شوند. آنها بدون ادراک یک مطلب تنها به صرف آنکه خبر هیجان زدهشان کرده و یا ممکن است یک موجی از همدلی برایشان ایجاد کند اقدام به باز نشر آن میکنند. برای آنها صرفا اگر یک خبر مکتوب باشد کافیست که به آن ایمان آورند. اما دریغ که نمیدانند دنیایی از سوگیریها٬ افکارسنجیها و تفکرات جانبدارانه در پس و پشت این مطالب ممکن است وجود داشته باشد.
دگردیسی دیجیتال در اروپا
اروپا در آستانه یک تحول فنآوری بیسابقه است: رسوخ اینترنت در همه زوایای زندگی. فنآوری های پوشیدنی به ما میگویند که آیا خوابمان دارای کیفیت مطلوبی است و این که آیا تنمان احتیاج به ورزش دارد یا خیر. حسگرهای تعبیه شده در خیابان، امکان وقوع ترافیک را کم کرده و برایمان محل پارک پیدا میکنند. اپلیکیشنهای دارویی، پزشکان را قادر میسازند که بیماران را صدها کیلومتر دورتر درمان کنند.